السلام علیک یا ابا عبدالله
نه اینکه فقط پاها باشند که بروند به سوی کربلا. نه فقط جسم که حرکت کند. قلبها نیز سرگشته است.
قلبها هم به سمت کربلا مایل شده است.
قدمقدم راه میرود و در هر قدم با یادآوری مصیبتهای وارد بر امام حسین (ع) و اهل بیت علیهم السلام ضجه میزند.
قلبهای سرگشته که پیش از آن هر یک به سویی بود، اینک به سوی امام حسین میرود. دوستان و خانواده را رها کرده و آمده است تا خادم تو باشد. پیاده میآید تا ببیند امامش را. تا درک کند مصائب وارد شده بر اهل بیت را. چشمها در مسیر پیادهروی حرکت میکنند.
اشکها بر گونههای تفتیده جاری شده و نه آب چشم که تکههای قلب است که سرازیر میشود.
نالهها صدای عشق میدهند و زمزمه دعا سوز دل در فراغ محبوب است. نه فقط ناله و اشک و قدم و قلب؛ تکتک ذرات وجود متبلور میشود. همه آنقدر صاف و شفاف حرکت میکنند که گویی همآهنگی آنها در ازل مقدر شده بود.
حضرت عشق در قلب خانه زد و قلب اعضا و جوارح را با خودش همراه کرد و به این گونه پیادهروی اربعین شکل گرفت.
کاش من به فدای تو میشدم حسین (ع). چشمانم، قلبم، دستهایم قول میدهند که عزت و شرف را از تو بیاموزند و به عزاداری تو افتخار کنند
مدرسه علمیه حضرت زینب کبری” سلام الله علیها ” ارومیه