السلام_علیک_یااباصالح_المهدی
05 دی 1398 توسط مدرسه علمیه حضرت زینب کبری ارومیه
﷽
به روےنديده ات قسم چشمان عاشقم در پے واژه اے ميگردند تا نامت را صدا كنند …
اما چه كند واژه ها و چه بےمعناست هر واژه اے در برابر معناے وجودت …
از مهربانے« م » ميچينم…
از هدايت « ه » را …
از دادگرے « د » را …
و از يوسف گمگشته «ے » را …
و گاهے دلم به اندازه ے تمام روزهاے نبودنت میگيرد
وآسمان دلم ابرے میشود
و من از تراكم سياه ابرها ميترسم …
مهدے جان
هيچ كس مهربانتر از تو نيست
صدا ميزنم
كجاست آن يوسف گمگشته مهربانے كه چراغ هدايت به دست در زمين دادگرےكند ؟
كجاست مهـدےفاطمه … ؟
مرا در ياب …
در انتظارت هستم و خواهم بود …
بيا … بيا …
مهديادل شكسته ام را به تو ميسپارم
دلدارم تو باش « به اميد روز ظهور »
أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِک ألْفَرَج