السلام علیک یااباعبدالله
حسین_آرام_جانم
هر جا دلٺ اسیر بلا شد بگو حسین
قلبٺ تهے زشور و صفا شد بگو حسین
نام حسین نسخہ درمان دردهاسٺ
دردٺ اگر بہ ذڪر دوا شد بگو حسین

حسین_آرام_جانم
هر جا دلٺ اسیر بلا شد بگو حسین
قلبٺ تهے زشور و صفا شد بگو حسین
نام حسین نسخہ درمان دردهاسٺ
دردٺ اگر بہ ذڪر دوا شد بگو حسین

“هوالمعشوق”
کتمان دلتنگی بند آمدن نفس است…
.
حسین جان …
نفسمان هر روز که به اربعین شما نزدیک
میشود بیشتر بند میآید…
مثل همان بیماری که اکسیژن خونش
زیر ۷۰ باشد
بارها و بارها میمیریم و زنده میشویم …
.
دوای درد ما واکسن کرونا نیست !
.
به قول شاعر که میگفت:
درد فراق را به کدامین مطب برم؟
رفع غم حبیب که کار طبیب نیست (:
ریه های ما نیاز به هوای کربلا دارد ،
نیاز به گرد و خاک طریق.
.
نذر کردم دور تسبیحی بخوانم اِهدنا
تا صراطم اربعین افتد به سمت کربلا…

دلتنگی…
درست از جایی شروع میشود…
که فکرش را هم نمیکنی!
دلتنگی…
نه زمان میشناسد…
نه مکان!
نه یار میشناسد…
نه دیار!
درست وقتی سراغت میآید…
که در اوج نیازی و…
دلت را آشوب میکند!
میتازد و ناز میکند…
هِی اینطرف و آنطرف میکشاند و…
درست وقتی دست از سرت بر میدارد…
که دیگر هیچ امیدی نداری!
دارد دیر میشود…
دارد طولانی میشود…
دارد سخت میگذرد…
دارد بلوا میکند…
دارم رسوا میشوم!
این عاشق…
به یک نگاه کریمانهات
نیاز دارد؛
حضرت ارباب!
بطلب کربلا…

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ، وَأَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَىٰ نَفْسِكَ، وَأَسْأَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِى مِنْ قُرْبِكَ…
خدایا! با یاد تو بهسویت نزدیکی میجویم و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت میطلبم و از تو میخواهم به بخشندگیات مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانی…

چـشم ِ من خیره به عکس ِ حرمت بنـدشده
بـٰا چه حالۍ بـنویسم که دلم تـنگ شدھ…
